Reza_Sadeghi 10 Second Lyrics

ده ثانیه تا انتها
پایونی بی سرو صدا
بی خبر از هر شب و روز من و یه شمع نیمه سوز
یکی گذشت از ثانیه نه تای دیگه باقیه ای کاش تو لحظه ای که رفت می دیدمش یه بار دیگه
اون دور بود و تو حسرت ثانیه ها که می گذشت ای کاش تو این یه ثانیه بی بودنش نمی گذشت
ساعت می گه دو ثانیه هشت تای دیگه باقیه
یه عمر نشستم منتظر کی میگه اینا بازیه
کی میگه اینا بازیه
فقیر بودن جرم منه عاشق بودن تنها گناه
یه عمری چشم بدر بودم این اخرها هم چشم به راه*2

ساعت بازم بهم میگه سه ثانیه رفته دیگه خبر داری چه زود گذشت مونده فقط هفت ثانیه
هی با خودم گفتم میآد امیدتو ندی بباد
داد می زدم پس کی میاد کسی جوابمو نداد
داد می زدم پس کی میاد کسی جوابمو نداد

من موندم و دو ثانیه ازم فقط این باقیه ثانیه پشت سر هم رفتن تا شش شد و هفت و هشت
لحظه تو گوشام داد میزد هشت ثانیه ازت گذشت
من موندم و دو ثانیه ازم فقط این باقیه هنوز نشستم منتظر چشم امیدم ثانیه
آی ای خنک باد سحر واسش ببر تو این خبر بگو که من تا اخرین خیره بودم چشام بدر
ثانیه نهم که رفت مونده فقط یه ثانیه سرت سلامت نازنین از من یه لحظه باقیه قسمت نشد ببینمت شاید که لایق نبودم منتظرت موندم یه وقت نگی که عاشق نبودم
ثانیه ده گل یاس راحت شدم دیگه خلاص آزاد شدم میام پیشت بی واهمه و بی حراس
قشنگ ترین ثانیه ها این ده تا بود که زود گزشت رویای شیرین بود چون با خیال تو گذشت